چند روزیست که فضای مجازی (بیشتر اینستاگرام و توئیتر) پر شده از هجمه انتقادات به تیزر تبلیغاتی جام جهانی سامسونگ از یک طرف و از طرف دیگه اتهامات و مخالفت های با این انتقادات.

داستان تیزر تبلیغاتی جام جهانی سامسونگ:

پیشنهاد میکنم اگر که این ویدئو رو ندیدید قبل از اینکه ادامه بدیم این ویدئو رو ببینید:

 

 

داستان چیه؟ داستان از این قراره که طبق تاریخ اینستاگرام در تاریخ ۳ ماه می میلادی این ویدئو در اینستاگرام انتشار پیدا کرد:

ُسامسونگ اینستاگرام

اگر که اشتباه نکنم (برای این میگم اگه اشتباه نکنم چون هیچ کس رو پیدا نکردم که در این دو هفته صحبتی کرده باشه) تقریبا بیشتر از ۲ هفته بعد یعنی در تاریخ ۲۷ می یکی از اشخاصی که خودشون رو متخصص در امر اینفلوئنسر مارکتینگ و تبلیغات خلاق اینستاگرام معرفی میکنن اعلام کردن که این تبلیغ سامسونگ ایران تبعیض جنسیتی است و باید برداشته بشه و با هشتگ #نه_به_تبعیض_جنسیتی این کمپین رو شروع کردن، ایشون به گفته خودشون فعالیت های زیادی کردن از جمله دعوت همه به کامنت گذاشتن برای اون پست، مسیج دادن به سامسونگ کره، تماس با سامسونگ ایران و …

 

بعد از شروع این موج، جبهه های مقابل هم شکل گرفت تعدادی از اشخاص شروع به گذاشتن کامنت بر علیه سامسونگ زیر پست سامسونگ کردن و تعدادی زیادی هم شروع به مخالفت با مخالفان و پیش بینی هایی از این دست کردن …

در ادامه میخوام تک تک این سناریو ها رو باهم بررسی کنیم

 سناریو شماره یک: سامسونگ کمپین #نه_به_تبعیض_جنسیتی را برای بیشتر دیده شدن راه انداخته!

بسیاری از دوستان معتقدند که این کمپین کار خود سامسونگ هستش و برای وایرال شدن محتوا و بیشتر دیده شدن این کار رو انجام داده.

لازم میدونم که اینجا توضیحاتی رو بدم ما در تبلیغات عموما به دنبال دو کار هستیم بالا بردن Brand awareness (برند آگاهی) و یا ساخت و تقویت Brand image که به emotional Branding  می انجامه یعنی برند تلاش میکند تا با ایجاد درگیری احساسی بیشتر تصویر قوی تر و شفاف تری را در ذهن مشتری ایجاد کند.

بیشتر بخوانید:  راهنمای مدیران برای رهبری تیم‌های دورکار

برند آگاهی و یا همون brand awareness  رو اگه خیلی ساده بخوایم توضیح بدیم یعنی «میزانی که مشتریان با یک برند آشنا هستند و در واقع میزانی که برند در بین مشتریان بالقوه خود شناخته می شود.»

کاملا درست  و مرسوم است که ما برای ایجاد برند آگاهی و شناخته شدن هرچه بیشتر از طرف مخاطبین مان کمپین هایی با محتوای وایرال راه اندازی کنیم تا هرچه بیشتر دیده شویم. در صورتی که برند سازنده این تیزر سامسونگ نبود و برندی بود که برند آگاهی پایینی داشت این حرف کاملا قابل پذیرش و محتمل بود که کمپین #نه_به_تبعیض_جنسیتی را خود برند در راستای افزایش برندآگاهی راه اندازی کرده باشد.

ولی از آن جایی که سامسونگ سالیان بسیاری است که در حال فعالیت است نیازی به بالا بردن برند آگاهی ندارد چرا که از برند آگاهی نسبتا بالایی در ایران برخوردار است. پس به نظر من احتمال وقوع این سناریو بسیار پایین است. اگر که چنین سناریویی درست باشد، باید این سوال را از برنامه ریز این کمپین پرسید که چه هدفی را دنبال میکرده.

 

سناریو شماره دو: رقیب سامسونگ کمپین #نه_به_تبعیض_جنسیتی را برای تخریب برند سامسونگ راه انداخته است!

از آنجایی که در فضای مجازی برعکس تلویزیون و بیلبردها ممیزی خاصی بر اساس محتوا وجود ندارد (مگر محتوای دارای ایراد از نظر شرع و قانون اساسی یعنی محتوای جنسی و سیاسی) این سناریو محتمل است که این کمپین صرفا در راستای تخریب brand image  سامسونگ به راه افتاده باشد و از آنجایی که دنیای تبلیغات با دنیای سیاست تفاوت چندانی ندارد ممکن است که برند رقیبی، در حال برنامه ریزی برای معرفی خود و استفاده از این Trend برای تبلیغات خود باشد. (این جمله یکم ممکنه حس تئوری توطئه بده)

بیشتر بخوانید:  11 حرفی که افراد باهوش در محل کار به زبان نمی‌آورند.

اما این مساله بسیار مهم است که برند رقیب چگونه میخواهد پا به عرصه تبلیغات بگذارد و از این ترند به نفع خود استفاده کند. نظریه کارپمن میگوید هر زمان ظالمی به مظلومی، ظلم کند در زمانی خاص رابین هودی (منجی) پا به عرصه میگذارد و مظلوم را نجات میدهد. البته این نظریه شرح بیشتری دارد که در این مقاله مجال صحبت درباره آن نیست. اما بر طبق این نظریه در این سناریو میبایست به صورت منجی و رابین هود ظاهر شود به طور مثال با کمپینی برای حمایت از هویت زنان جامعه و کمپین هایی مشابه که خود این موضوع را بسیار مشخص و به اصطلاح خودمانی تابلو میکند که کمپین #نه_به_تبعیض_جنسیتی از کجا شروع شده است.

در این حین ممکن است بگویید از کجا معلوم؟ شاید برندی بدون برنامه قبلی ناگهان وارد کمپین شود و به حمایت بپردازد باید بگویم که اگر در یک کشور اروپایی و یا آمریکایی زندگی میکردیم میتوانستیم بگوییم که این حرکت کاری بسیار درست است و طبق نظریه مثلث کارپمن شما به عنوان قهرمان شناخته خواهید شد اما مساله اصلی اینجاست که در کشور ما از آنجایی که همیشه افکار مردم بر اساس تئوری توطئه و حس منفی اینکه دستی پشت پرده است پیش می رود، همیشه این حس نسبت به آن برند وجود خواهد داشت که از روی عمد کمپین تخریبی سامسونگ را به راه انداخته و خود این موضوع باعث تخریب brand image  یعنی تصویر برند رقیب (تخریب کننده) می شود.

پس این سناریو محتمل تر از سناریو شماره یک است ولی بسیار قابل پیش بینی است.

 

سناریو شماره سه: ساخت ترند برای جذب فالور

این سناریو تفاوت چندانی با سناریوی قبلی ندارد. تنها تفاوت این سناریو با سناریوی شماره دو در این است که خود کسی که کمپین را راه اندازی کرده (خانم متخصص تبلیغات) ذی نفع این کمپین بوده و قصد دارد با ایجاد این ترند بیشتر دیده شود و برند آگاهی پرسونال برند خود را افزایش دهد. زیرا طبق صحبت های بالا ترندها مخصوصا ترندهای فضای مجازی باعث هرچه بیشتر دیده شدن برند (چه شخصی و چه شرکتی) میشود. در آینده در مقاله ای در مورد ترندها و ترندسازی برایتان توضیح خواهم داد.

بیشتر بخوانید:  قانون دو: مسن‌تر می‌شویم ولی نه لزوماً عاقل‌تر!!!

سناریو شماره چهار: اعتراض مدنی

سناریوی نهایی هم در واقع همان سناریویی است که خود خانم متخصص تبلیغات مطرح کرده اند که آن هم واقعا یک اعتراض مدنی است. که برای همین منظور ما سعی کردیم به تعداد زیادی از بانوان در نقش های مختلفی در جامعه از جمله کارمند، مادر، فرزند، دانشجو وصاحب کسب و کار رجوع کنیم و نظر ایشان را در مواجهه با این کمپین جویا شویم. که در ادامه برایتان نتایج را قرار خواهم داد:

 

 

این مقاله رو با نقل قولی از سایت Search Engine Journal در مورد محتوا به پایان میرسانم:

.Even if you aren’t considered a thought leader right now, start writing like one”

“.Do things to make you stand out, get you into people’s heads, and help establish you as an expert in your field

«حتی اگر در حال حاضر در جایگاه رهبر فکری صنعت یا حرفه خود نیستید، اما مانند یک رهبر فکری شروع به نوشتن کنید. کارهایی انجام دهید تا شما را برجسته کند، توجه مردم را به شما جلب کند و از شما یک یک متخصص در زمینه کاری خودتان بسازد.»

 

به نظر شما کدام سناریو اتفاق می افتد؟ سناریو اول؟ دوم؟ سوم؟ چهارم؟

2 دیدگاه
  • سالومه رضازاده
    نوشته شده در 1397 ,خرداد, 11 در 5:20 ب.ظ

    این تبلیغ بر اساس کلیشه های جنسیتی ساخته شده …زنان متعلق به خانه و کارخانگی هستند …مردان هیجان زده از دیدن صحنه های بازی و زنان‌متین و ارام در حال نگاهداری بچه و بافتنی و …..فقط جای یک زن با دستکش اشپزخانه در این بین خالی بود ….به جای سناریو سازی و نشان دادن چند کامنت که نشان از حمایت از شما دارد بهتره قبول کنید این تبلیغ ضد زنه و سعی در تغییر آن داشته باشید.

    پاسخ
    • بیژن وثوقی
      نوشته شده در 1397 ,خرداد, 13 در 4:50 ق.ظ

      سلام دوست من
      من فقط تلاش کردم که این وقایع رو تحلیل کنم و برای مردم و مخاطبین تک تک این سناریو های به وجود آمده را شرح دهم.
      این کامنت ها به هیچ وجه از اینجانب حمایت نکرده اند و از طرف اشخاص مختلفی برای بنده ارسال شدن همین.
      مساله اصلی گمراه شدن مردم است که به خاطر استفاده هایی که استراتژیست ها از فضای تبلیغاتی میکنند و به عقیده من هم یک استراتژی و سیاست تبلیغاتی بوده که در حال سو استفاده از افکار و عقاید مردم است.
      من هم بسیار با موارد تبعیض جنسیتی مشکل دارم و معترض هستم اما در این مورد بیشتر از تبعیض جنسیتی عقیده دارم که قصد و نیتی در کار بوده وگرنه راه های بهتری برای اعتراض مدنی وجود داشت.
      و در نهایت هم اینکه اعتراض مدنی ۲۰ روز پس از انتشار ویدئو اتفاق نمی افتد دقایقی پس از اولین انتشار رخ میدهد.
      ممنونم از اینکه نظرتان را برای من بیان کردید.

      پاسخ

دیدگاه خود را ارسال کنید...