بسیاری از افراد این باور غلط را قبول دارند که توانایی برقراری ارتباط با دیگران و شبکه سازی، یک ویژگی ذاتی و غیر قابل یادگیری است و فقط تعداد کمی شانس داشتن چنین قابلیتی را دارند. ممکن است به سادگی تحت تاثیر این تصور اشتباه قرار بگیرید. اما در حقیقت، این توانایی تحت کنترل شماست و مربوط به هوش هیجانی (EQ) شما می‌شود  و نه چیز دیگری.

تحقیقات انجام شده توسط متئو لیبرمن در UCLA نشان می‌دهد که اجتماعی بودن و برقراری ارتباط با دیگران، به اندازه غذا، مسکن و آب یک نیاز اساسی برای انسان محسوب می‌شود. به عنوان مثال، لیبرمن دریافت که درد و رنج اجتماعی درست در همان قسمت از مغزمان احساس می‌شود که از دست دادن یک رابطه یا درد جسمی را احساس می‌کنیم.

عملکرد اولیه و اصلی این قسمت از مغز ما ارسال هشدار در زمان خطر و حفظ بقای ماست. این امر باعث می‌شود متوجه شوید که چقدر برقراری ارتباط اجتماعی می‌تواند قدرتمند و مهم باشد. ما کاملا مخلوقاتی اجتماعی آفریده شده‌ایم.

MRI مغز نشان می‌دهد که تفکر اجتماعی و تفکر تحلیلی، شبکه‌های عصبی کاملا متفاوتی را درگیر می‌کنند و شبیه به یک الاکلنگ عمل می‌کنند. وقتی درگیر تفکر تحلیلی می‌شوید، بخش اجتماعی مغز شما آرام می‌شود، اما به محض پایان این فرآیند، شبکه اجتماعی به عملکرد خود باز می‌گردد.

 

شبکه سازی

در برخود اول تاثیرگذاری بالایی داشته باشید

تحقیقات نشان می‌دهد که اکثر مردم طی هفت ثانیه اول ملاقات با یک فرد جدید تصمیم می‌گیرند که از او خوششان آمده یا نه. پس از این مدت زمان بقیه مکالمات را ذاتا برای توجیه واکنش اولیه خود انجام می‌دهند. این حقیقت ممکن است ترسناک به نظر برسد، اما با علم به این واقعیت، می‌توانید از آن برای برقراری ارتباط با دیگران استفاده کنید.

برخود اول به شدت با زبان بدن ما مرتبط است. آشنایی با حرکات، عبارات و لحن صدای شما (و اطمینان از مثبت بودن آنها) دیگران را به راحتی جذب شما خواهد کرد. استفاده از لحن مشتاق، دست به سینه نبودن، حفظ تماس چشمی و کمی کج شدن به سمت شخصی که در حال صحبت کردن با آن هستید، اشکال مختلفی از زبان مثبت بدن هستند که افراد با هوش هیجانی (EQ)  بالا از آنها برای جذب دیگران استفاده می‌کنند. زبان بدن مثبت تفاوت فاحشی در نتیجه گفتگو ایجاد می‌کند. واقعیت اینست که اینکه چگونه میگوییم از اینکه چه میگوییم به مراتب مهمتر است.

 

اولین نفری باشید که مکالمه را فراتر از صحبت‌های روزمره پیش می‌برد.

یک یا دو مکالمه اول ما با یک فرد جدید، معمولا سطحی است. طی چنین مکالماتی تصویری دقیق از خودمان نشان می‌دهیم، و به موضوعات خوب و مطمئن می‌پردازیم. عموما درباره آب و هوا و افراد مشترکی که می‌شناسیم یا جزئیات اساسی در مورد خودمان حرف می‌زنیم. اما اگر واقعا می‌خواهید با کسی ارتباط برقرار کنید، سعی کنید اقدام‌تان را فراتر ببرید و خود واقعی‌تان را نشان دهید. لازم نیست مکالماتتان بیش از حد شخصی شود، اما مهم است به فرد مقابل احساسات و علائق‌تان را نشان دهید. اغلب اوقات، فرد مقابل هم همین روال را پیش گرفته و علائقش را با شما به اشتراک خواهد گذاشت.

بیشتر بخوانید:  دورکاری و شبکه سازی - دو موضوع متناقض؟؟

 

سؤالات خوب بپرسید

اگر بنظر می‌رسد شخص مقابل در پیش بردن مکالمه مردد است، با پرسیدن سوالات کلی و اساسی مثل “چه کاری انجام می‌دهید؟” مخاطب‌ را تشویق به ادامه مکالمه کنید. لازم نیست زمینه سوالاتتان را شخصی‌تر کنید، اینطور ادامه دهید “چرا این شغل را انتخاب کردید؟”. بدنبال پرسیدن سوالاتی باشید که به شما کمک می‌کند بفهمید بدون شخصی‌تر شدن سوالات چگونه به فرد مقابل و زمینه علائق او نزدیک‌تر شوید.

مهمترین موضوع در شبکه سازی و برقراری ارتباط این است که علایق و زمینه های فعالیت طرف مقابل را متوجه شویم چرا که در ادامه ارتباط ما در آینده به ما بسیار کمک خواهد کرد. در مقاله جامع شبکه سازی بیشتر به آن پرداخته ام.

 

سعی کنید از آنها یاد بگیرید

لیبرمن در جریان تحقیق خود نتیجه گرفت که سیستم های آموزشی  با تمرکز بیشتر بر وجوه اجتماعی یادگیری می‌توانست بسیار موثرتر عمل کنند. به عنوان مثال، بهترین راه برای کمک به یک دانش آموز کلاس هشتم که با درس ریاضی مشکل دارد، کمک گرفتن او از یک دانش آموز دیگر است. همین اصل را در زندگی خود هم اعمال کنید و از شخصی که قصد برقراری ارتباط با او را دارید یاد بگیرید. با این کار نه تنها مخاطب احساس نزدیکی بیشتری با شما خواهد کرد، بلکه باعث می‌شوید احساس مهم بودن به آنها دست دهد. همچنین نشان می‌دهد که شما عالم کل نیستید و درواقع اعتراف می‌کنید هنوز چیزهای زیادی باید یاد بگیرید.

آنها را از برقراری ارتباط نزدیک‌تر پشیمان نکنید.

اگر فرد جدید به شما افتخار بیان بیشتر احساسات و علائقش را داد، بهتر است کاری نکنید که پشیمان شود. ریشخند، انتقاد یا جوک‌هایی که ممکن است به فرد مقابل احساس قضاوت شدن بدهند، بزرگترین اشتباه در برخوردهای اول هستند. در عوض، اگر با عقاید مخاطبتان موافق نیستید، رویکرد خود به زندگی را بیان کنید، و سپس با آشکار کردن بیشتر موارد مربوط به خودتان در روند مکالمه تعادل ایجاد کنید.

به دنبال جنبه‌های خوب در آنها باشید.

فرهنگ ما اغلب ما را به سوی بدبینی سوق می‌دهد. به نظر می‌رسد همیشه به دنبال پیدا کردن دلایلی برای دوست نداشتن مردم هستیم تا دوست داشتن آنها. این صدای بدبین را از ذهنتان پاک کنید و روی یافتن خوبی‌های طرف مقابل تمرکز کنید. اما مهم‌تر از همه اینکه وقتی انتظار بهترین‌ها را از مردم داشته باشید، آنها هم بهترین مواردی که در چنته دارند را رو می‌کنند.

بیشتر بخوانید:  نطق آسانسوری یا سخنرانی آسانسوری چیست؟ چرا مهم است؟

 

لبخند بزنید

لبخند بزنید

افراد به طور طبیعی (و ناخودآگاه) بازتابی از زبان بدن مخاطبشان هستند. اگر می‌خواهید مردم شما را دوست داشته باشند، در طول مکالمه لبخند بزنید، می‌بینید که طرف مقابل هم ناخودآگاه همین کار را کرده و در نتیجه حس خوبی در مورد شما خواهد داشت.

همیشه به اسم خطابشان کنید

اسم شما بخش مهمی از هویت شماست و حس فوق العاده‌ای است وقتی مردم از آن استفاده می‌کنند. نباید فقط هنگام معرفی و احوالپرسی از نام اشخاص استفاده کنید. تحقیقات نشان می‌دهد افراد حس اعتماد بیشتری نسبت به کسانی دارند که در طول مکالمه به نام آنها اشاره می‌کنند. وقتی فردی را ملاقات می‌کنید، اگر نام او را پس از معرفی فراموش کردید، از پرسیدن نام آنها برای بار دوم نترسید. اگر می‌خواهید در ملاقات بعد نام آنها را به یاد داشته باشید، باید نامشان را بپرسید و حفظ کنید.

به یاد داشته باشید که به کار بردن نام طرف مقابل در زمانی که با او صحبت میکنید تاثیر بسیار مهمی دارید. سعی کنید در حین مکالمه حتما چندین بار از نام طرف مقابل تان استفاده کنید. و به هیچ وجه نام طرف مقابل را فراموش نکنید.

از قانون پلاتین استفاده کنید

همه ما قانون طلایی را می‌دانیم، قانون طلایی میگوید: «با دیگران همان گونه برخورد کن که میخواهی با تو برخورد شود».دنبال کردن این قانون بسیار کار ساده ایست. قانون پلاتین میگوید: «با دیگران همان گونه برخورد کن که میخواهند با آنها برخورد شود». قانون پلاتین کمی سخت‌تر است چون باید طوری برخورد کنید که مخاطب دوست دارد با او رفتار شود. این کار نه تنها باعث احساس راحتی بیشتر مخاطب خواهد شد (نهایتا احتمال بیشتری برای ادامه‌دار و صمیمی‌تر شدن مکالمه وجود دارد)، بلکه همچنین نشان می‌دهد که شما به طرف مقابلتان گوش دادید و واقعا صحبت‌های آنها را می‌شنوید. که البته این کار مستلزم تلاش بیشتری از سوی شماست.

قانون پلاتین

مکالمه را تبدیل به مسابقه نکنید

همه ما شاهد صحنه‌های کلیشه‌ای بودیم که در آن دو نفر در یک شب کنارهم نشسته‌اند و تلاش می‌کنند تا درطول مکالمه به فرد مقابل ثابت کنند از او برترند. این اتفاق زمانی که با فرد جدید ملاقات می‌کنید هم رخ می‌دهد. دستاوردها و تجربیات زندگی خود را به شما تحمیل می‌کنند درحدی که غبطه بخورید و دلتان بخواهد به خوبی طرف مقابل باشید. این کار شاید باعث تحریک شدن شما شود، اما مطمئنا به شما در ادامه ارتباط با آنها کمکی نخواهد کرد. در چنین مکالمه‌ای هر فرد بیشتر روی خودش متمرکز می‌شود و در تلاش است زمینه مشترک یا برتری برای ادامه رقابت کلامی پیدا کند. به هیچ وجه در برخوردهای اول تلاش نکنید تا برتری خود را به اثبات برسانید مهم این است که در چند برخورد اول شباهت ها و ویژگی های مشترک خود با طرف مقابل را بشناسید.

بیشتر بخوانید:  تفاوتی ساده بین رویاپردازان و افراد موفق - استیو جابز

صدای درونتان را خاموش کنید.

نکته عجیبی که اغلب ما را از برقراری ارتباط با دیگران منع می‌کند اینست که ما واقعا گوش نمی‌دهیم. در عوض، زمانی که طرف مقابل درحال صحبت کردن است ما درحال فکر کردن هستیم. درواقع بیشتر تمرکز ما روی آن چیزیست که خودمان قرار است بگوییم یا ممکن است تاثیر  آنچه شخص مقابل می‌گوید انقدر کم باشد که علاقه‌ای به گوش دادن نداشته باشیم. در این مواقع معمولا کلمات بلند و واضح بیان می‌شوند، اما مفهومی ندارند.

اگر می‌خواهید عمیقا با مردم ارتباط برقرار کنید، باید این صدای درونی را خاموش کنید. چون در غیر اینصورت ممکن است قبل ازینکه شانس بیان نکته اصلی را داشته باشید رشته گفتار از دستتان خارج شود یا موضوع گفتگو به کلی تغییر کند. اگر هدف واقعی شما برقراری ارتباط موثر با دیگران است، باید آنقدر این صدای ذهنتان را خاموش نگهدارید تا بتوانید بخوبی روی گفته‌های طرف مقابل متمرکز شوید.

تمامی موارد بالا را کنار هم بگذارید

خبر خوب این که ما طوری برنامه ریزی شده‌ایم که با یکدیگر ارتباط برقرار کنیم، پس دفعه بعد که با فرد جدیدی ملاقات کردید، این نکات را امتحان کنید و بجای یک مکالمه سطحی یک ارتباط واقعی برقرار کنید.

 

 

پیشنهاد میکنم از مقالات مرتبط در این زمینه نیز استفاده کنید:

نکاتی مهم در شبکه سازی موفق

مزایای شبکه سازی

شبکه سازی انسانی-نبایدها و اشتباهات

بیزینس کارت (کارت ویزیت) مهمترین ابزار شبکه سازی

منابعی که در این مقاله از آنها بهره برده ام:

  1. کتاب سیاه، نوشته جفری گیتومر
  2. کتاب شبکه سازی در کسب و کار، نوشته دکتر احمد روستا
  3. کتاب تاثیر نوشته رابرت بی سیالدینی
  4. کتاب آیین دوست یابی، دیل کارنگی
  5. thebalance.com
  6. www.entrepreneur.com
  7. www.hbr.org
1 دیدگاه
  • امیر حسین
    نوشته شده در 1398 ,اسفند, 21 در 8:15 ب.ظ

    سلام اقای وثوقی متن واقعا خوبی بود و لذت بردم من مطالب متمم رو هم درباره ی ارتباط خوندم و واقعا مفید بودش ولی موقع انجامش که میاد نتیجه خوب در نمیاد و احساس می کنم حتی از قبل هم بد تر شده و دائما فکرم مشغول میشه و فشار بیشتری حس میکنم امید وارم که چون هنوز کامل این مطالب به ذهنم رسوخ نکرده اینجوریه و با بیشتر تلاش کردن بهتر بشه

    پاسخ

دیدگاه خود را ارسال کنید...