اگر بپذیریم که گذشته ها گذشته و باید به فکر آینده بود،
اگر بپذیریم نمیتوانیم به عقب برگردیم و گذشته را تغییر دهیم و باید با آنچه در حال حاضر داریم شروع کنیم، آن وقت است که دست به کار میشویم.
لازم نیست مانند سمینارها و کتاب های انگیزشی بزرگ روی دیوار اتاقمان بنویسیم: «عااااااااااااااااااااااااااشق خودمم» فقط کافیست خودمان را بپذیریم. همه چیز از یک پذیرفتن ساده شروع میشود.
این یعنی پذیرفتن همه عیبها، فرازها و نشیبها، عادتها و اشتباهات، نقاط ضعف و خیلی چیزهای دیگر.
این اصلا به این معنا نیست که ما از شرایط و وضعیت خودمان راضی هستیم و میخواهیم زندگی فلاکت باری داشته باشیم.
بلکه این پذیرش قدم اول برای شروع تغییر است.
نباید به خاطر اینکه اشتباهی کرده ایم و یا عیب هایی داریم خودمان را سرزنش کنیم، بلکه باید بپذیریم که همان چیزی هستیم که هستیم. اگر در خانواده ای مرفه به دنیا نیامده ایم دلیل بر این نمیشود که پدر و مادر خود را سرزنش کنیم، باید شرایط حالمان را بپذیریم تا بتوانیم شرایط را تغییر دهیم.
ما باید از چیزی که داریم و کسی که هستیم شروع کنیم، اگر نقطه شروع را نپذیریم به نظر شما آیا هیچ وقت میتوانیم شروع به حرکت کنیم؟
وقتی که شروع کردیم آن وقت است که میتوانیم تصمیم بگیریم که برای چیزی بهتر و آیندهای متفاوت بکوشیم.
بپذیریم که گاهی نمیتوانیم موفق شویم.
بپذیریم که گاهی مثل همه انسان ها کم میآوریم.
بپذیریم که گاهی شکست میخوریم دست مانند بقیه انسان ها.
در این شرایط خودمان را سرزنش نکنیم بلکه بلند شویم و دوباره شروع کنیم.
دیگر عیبجویی از خودمان را کنار بگذاریم. در عوض بپذیریم که ما همان چیزی هستیم که هستیم. خودمان را تشویق کنیم و نهایت تلاشمان را انجام دهیم و به سوی موفقیت پیش رویم.
دیدگاه خود را ارسال کنید...